صیغه صد ساله !! – خاطره پزشکی
نوشته : دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره)ارومیه
ویراستار : سیمین گله بان ازارومیه
صدای آژیرآمبولانس حکایت از حادثه ای ناگوار یا آوردن بیماری بد حال به اورژانس را می داد. کادراورژانس 115 خانم جوانی را به اتاق سی پی آر ( اتاقی که بیماران در حال مرگ و بسیار بد حال را احیای قلبی و ریوی می کنند) بردند.تیم احیا فورا سرتخت بیمارحاضرشد.بیمارخانمی لاغراندام، برنزه ، حدودبیست ساله، سیانوزه ، بدون قلب و ریه، دهان باز مانده، مردمکهای گشاد ( میدریاز) و بدون واکنش به نوربود. درصفحه مانیتورخط صاف دیده می شد.علائم اولیه دلالت برمرگ بیمارمی کرد.به هرحال اقدامات احیا از قبیل رگ گیری، گذاشتن لوله تراشه یا انتوباسیون ریوی، ماساز قلبی، دادن اکسیژن، تزریق آمپول آتروپین، آدرنالین و بیکربنات سدیم انجام شد ولی متاسفانه نتیجه ای نداد.احساس کردم که بویی شبیه بوی دود منقل از لباسهای مریض استشمام می شود. ولی مردمکهای بیمار گشاد بودند نه تنگ ، در مصرف مواد مخدر مردمکها بیماران بیشتر سوزنی شکل و تنگ می شوند.به هر حال دستور دادم آمپول نالوکسان ،ویال گلوکزپنجاه درصد را نیزبه آن خانم انفوزیون نمایند اما با زبه نتیجه ای نرسیدیم . حداقل چهل دقیقه عملیات احیا راادادمه دادیم اصولا بایستی ختم عملیات احیاء قلبی و ریوی را صادر و مرگ بیمار را به علت نامعلوم صادرمی کردم .ولی به خاطر جوانیش دلم سوخت وحس غریبی مر امجبور به ادامه احیا میکرد لذا عملیات را دوباره از سرگرفتیم، ولی این بار آمپول ضد مخدر یا نالوکسان را به مقدار زیادی تزریق کردیم .بعد از یک ساعت ناگهان خط صاف مانیتور به منحنی طبیعی ویک نمودار نرمال قلبی تبدیل شد. این موضوع ما را بسیار خوشحال و راغبتر به ادامه احیا قلبی و ریوی نمود .نبض های بیمار آرام آرام برگشته، سریع یک سوند فولی مثانه و یک ان جی تیوب جهت شست وشومعده اش از طریق بینی تعبیه کردیم . بتدریج تنفس بیمارنیزبرگشت این موضوع روحیه من و کادر پرستاری را دوچندان کرد .بالاخره بعد از دو ساعت بیمار چشمان خود را گشود و شروع به صحبت کرد ابتدا سخنانش نامفهوم بود ولی کم کم به زحمت با خر خر کردن سخنانش را توانستیم متوجه شویم . قبل از اقدامات احیای قلبی و ریوی از همراه بیمار، که آقایی حدود 25 ساله بود علت این اتفاق پیش آمده را جویا شدیم اما او با بی تفاوتی جواب داد که همینطور با هم صبحت میکردیم که یکدفعه همسرم به سرفه افتاده و احساس خفگی نمود من نیز اورا به 115 زنگ زده و به بیمارستان آوردیم .از صحبتهای همراه یا به عبارتی شوهر بیمارچیز خاصی گیرمان نیامده بود.آنچه بیشتر مرا متعجب می کرد عدم ناراحتی یا اضطراب در شوهر بیمار بود اودرخارج اتاق سی پی آربه آرامی و باآرامش قدم زده و سیگارمی کشید !!.به منشی بیمارستان گفتم نمیدانم چرا حرکات این آقا بنظرم مشکوک میاید ، لطف کن کد پلیس 110 را بزن تا بیایند وازاو بازجویی کنند.خانم احیا شده ، کم کم می توانست حرف بزند. ولی یک نکته در بدن بیمار نظرمرا خیلی به خود جلب کرد آن هم وجود نقاط قرمز فشرده شده ،در جلوی گردن بیمارکه همچون جای انگشتان دست می ماند ، بود.خانم بیماربه محض هوشیار شدن تا شوهرش را دید به سختی با فریاد ، داد کشید آن نامرد را بگیرید او داشت مرا خفه می کرد !!. تا مرد جوان این را شنید سعی کرد از اتاق سی پی آر فرار کند که یکی از کادر پریده و او را گرفت .از شانس پلیس110 همزمان وارداورژانس شد و با یک اشاره دستگیرش کرده بردند. بالاخره معلوم شد که آن بیمار زن صیغه ای آن مرد جوان یا به اصطلاح شوهرش بوده است و موقعی که هر دو در حال کشیدن هروئین بودند ، روی موضوعی با هم درگیری لفظی پیدا وکاربه کتک کاری و خفه کردن زن می انجامد. ظاهرا این موضوع خفه کردن زن توسط شوهرش، به خاطر رهائی مرد از دست زنش با طراحی و نقشه قبلی انجام شده بود. ولی یک مسئله بسیار جلب توجه می کرد آن اینکه خانم جوان ، زن دائمی آن مرد نبوده بلکه صیغه صد ساله مرد بود !! . آن مرد به خاطر دلزدگی و عدم انجام تعهدات خود در قبال زنش صیغه ای صد ساله !! با یک ترفندی ابتدا زن جوان را متعاد مواد مخدر کرده سپس با نقشه قبلی به بهانه مصرف بیش از حد سعی در کشتن زنش نمود ه است. که خوشبختانه به هدف شوم خود به امر الهی و زحمت پرستاران اورژانس بیمارستان امام خمینی (ره) ارومیه نرسید . آنچه بسیار ضروری و مهم به نظر میرسد، عدم آگاهی زنان صیغه ای از شرایط و حقوق قانونی خود و بی توجهی مسئولین دفاترازدواج می باشد. چونکه دفتری که چنین عقد صیغه ای را انجام داده احیانا به سهو یا به عبارت خوبتر عمدی !! حق زن بیچاره فوق را به عنوان یک زن در نظر نگرفته یا خود نظر سو استفاده از را داشته است !!. چون کم اتفاق می افتد که کسی صد سال عمر کند، پس صیغه صد ساله موقت معنایی نداشته وبی شک حق و حقوق زن مذکور به خاطر دائمی نبودن ضایع و مورد توجه قرار نگرفته است .برتمام اندیشمندان مبرهن است که مسئله ازدواج موقت امری بسیار مهم در کاهش فحشا و کمک بم زنان بی سرپرست وفقیر می باشد به شرطی که از آن سو استفاده نشده وبا عدم توجه به رعایت قوانین موجب خسران زندگی و حقوق زنان بینواو بی سرپرست نشود .
WEST AZERBIJAN - URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI