نجات زن جوان فقط با معاینه !!– خاطره پزشکی
نویسنده : دکتر م.ش- تهران
ویراستار : دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی(ره) ارومیه
تازه انترن شده بودم. شاید ماه دوم یا سوم بود. کشیک داخلی بودم. جز من و یک انترن اطفال هیچ کس دیگری در اورژانس نبود. دوسه تا مریض در اورژانس بستری شده بودند و کلاً شب خلوتی بود. حدود ساعت 2-5/1 صبح بود که یک خانم حدود 46-45 ساله با یک آقای جوان حدود 25-20 ساله وارد اورژانس شدند.
در نگاه اول به نظر نمیآمد که مشکل چندان جدی باشد چون هر دوی آنها نسبتاً سرحال بودند. جلوی میزم نشستند. معلوم شد آن خانم مادر آقاپسر است. بیمار هم همین خانم بود و مشکلش حالت تهوع و استفراغ بود که از صبح روز قبل شروع شده بود. هیچ علامت دیگری هم ذکر نشد. نه دلدردی، نه اسهالی، نه درد قفسه سینه یا طپش قلب، فقط تهوع و استفراغ. سابقه هیچ بیماری خاصی هم وجود نداشت.
بیمار صبح روز قبل به بیمارستان لقمان مراجعه کرده بود و یکی از رزیدنتهای آن بیمارستان برایش قرص و آمپول پازریل (متوکلوپرامید) تجویز کرده بود. برای چند ساعتی علایم بیمار برطرف شده بود اما از بعدازظهر دوباره تهوع و استفراغ برگشته بود، حتی شدیدتر از قبل. به آن خانم گفتم که روی تخت بخوابد تا شکمش را معاینه کنم اما با مخالفت پسر بیمار همراه شدم.
در پاسخ به من گفت: چطور دکتر صبح بدون معاینه برایش دارو نوشت؟ تنها پاسخی که داشتم این بود که من بدون معاینه نمیتوانم دارویی تجویز کنم. بالاخره راضی شدند تا اجازه معاینه به من بدهند. در نگاه، شکم طبیعی به نظر میرسید اما در لمس در ربع تحتانی چپ شکم تودهای حدود cm 5×5 یا شاید کمی کمتر یا بیشتر به دست میخورد که تا حدودی هم ــــــــ داشت، تودهای که صبح به علت عدم معاینه بیمار توسط آقای رزیدنت از نظر دور مانده بود. شرح حال کاملتری گرفتم. شوهر بیمار 3 ماهی بود که به مسافرت رفته بود اما قبل از مسافرت رابطه جنسی وجود داشت.
این خانم 3 ماه بود که پریود نشده اما تست بارداری انجام نداده بود. اولین چیزی که به ذهن آمد بارداری خارج رحمی بود. فوراً از بیمار رگ گرفتیم و برای بیمار تست بارداری اورژانس درخواست کردیم. تست مثبت بود.
در بیمارستان، سونوگرافی وجود نداشت، برای همین پس از انجام اقدامات اولیه و احیای مایعات بدن فوراً بیمار به یک مرکز تخصصی زنان و زایمان اعزام شد. در تماسی که فردا صبح با آن بیمارستان داشتیم معلوم شد که تشخیص درست بوده و بیمار همان شب تحت عمل جراحی قرار گرفته بود. مسلماً دانش و اطلاعات پزشکی یک انترن ماه دوم و سوم از یک رزیدنت داخلی به مراتب کمتر است اما همین اطلاعات کم باعث میشود که تنها راه این پزشک جوان و کمتجربه رعایت تمام اصول و قوانین ابتدایی پزشکی باشد.
من مجبور بودم در شرح حالگیری یا معاینه تمام اصول را رعایت کنم، چون تجربه و مهارت کافی نداشتم. اما رزیدنتی که گفتم با ابتکار و اعتماد به تجربه خود این اصول را رعایت نکرده بود. مشکل بسیاری از ما پزشکان این است که با کسب تجربه، اصول اولیه پزشکی را فراموش میکنیم. اما باید قبول کنیم که پزشکی بر پایه اصول استوار است که در هیچ شرایطی قابل حذف نیستند. شرح حال و معاینه دقیق از مهمترین اصول اولیه طبابت هستند. تنها در نظر بگیرید اگر به خاطر معاینه نکردن این بیمار، بیماریاش چند ساعت دیرتر تشخیص داده میشد، شاید پاره شدن بارداری خارجی رحمی جان او را میگرفت. پس اصول اولیه را فراموش نکنید که حتی تجربه هم نمیتواند جای آنها را بگیرد.
WEST AZARBIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI