سنگ کلیه مرگ زا
نوشته :دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
ویراستار: سیمین گله بان از ارومیه
یکی دو سال قبل دراتاق پزشکان دوست پزشکی را دیدم که دمق نشسته و اصلا متوجه ورود و سلام من نشد. با سرفه اورامتوجه خود کردم وگفتم : معلومه شیفت شب سختی داشتی؟ گفت : نه بابا اصلا شیف نبودم امروزمنو خواستند وگفتند که مصرف مواد مخدرت زیاده وباید آنرا کم کنی!!. به شوخی گفتم : داداش مصرف خودت راکم کن...از حرف من به شدت عصبانی شد گفت : خودت بهتر میدانی که یک مریض با سنگ کلیه چه دردی را تحمل میکند آن وقت یک تعدادکه از اورژانس وپزشکی سردرنمی آوردند بخشنامه صادر میکنند برای بیمار رنال کولیکی (بیمارانی که درد شدید ناشی ازسنگ کلیه دارند) ماده مخدرتجویزنکنیم خودت بهترمیدانی که تنهاپناهگاه بیماران بدحال و رنال کولیکی فقط اورژانسها هستند وجائی نیز دیگر برای این بیماران بینوا وجود ندارد. از طرفی برخلاف متون علمی رشته اورولوژی:
میگویند به این بیماران مرفین نزنیم !! ومی گویند به بیمار رنال کولیکی شیاف بده .به نظرشماااین موضوع عجیب نیست .در کشورما علم حرف اول را نمی زند ،علم دررده های بعدی زندگی وکاریک ایرانی است. میگویند آمپول مرفین از خارج وارد میشه وارزبری دارد درحالیکه درسطح جامعه مثل نقل و نبات، دست جوانان مواد مخدر مصرف وجود دارد ولی کسی جیکش درنمی آید. در عوض برای استفاده یک آمپول مخدر برای بیماررنال کولیکی،همه به یاد ارز و کسر بودجه کشورمی افتند واقعا که زمانه عجیبی شده است. به شوخی گفتم: بابا خودتو ناراحت نکن،حالا بلند شویک بیمارآمده،مثل اینکه رنال کولیکی است و به درمان جواب نداده است. با این حرفم دوستم با عصبانیت از صندلی بلند شد وقتی دیدم که وضعیت قرمزه، معطل نکردم وزود به طرف اورژانس رفتم و تنهایش گذاشتم به این فکرمی کردم مگر می شود بیماررا با قرص یا شیاف درمان کرد. آن روز هر دونفرمان شیفت را تمام وبه خانه رفتیم. فردای آن روزبه درمانگاه رفتم و نزدیکیهای ساعت یازده شب سروصدای شیون ازاورژانس به پاخاست. اولش توجهی نکردم ولی صداها لحظه به لحظه بیشتر می شد و چون بیمار نداشتم به اورژانس رفتم.جمعیت زیادی بالای سر بیماری که احیا قلبی ریوی می کردند،جمع شده بود که از هر رده و رشته پزشکی و پرستاری آنجا حضور داشتند.کمی عجیب به نظرمیرسید.ازپزشک معالج پرسیدم: اینجا چه اتفاقی افتاده؟ گفت: مریض سکته قلبی کرده ولی نه در خانه، بلکه دراینجا سکته کرده است و ادامه داد: مریض بدون سابقه قبلی و فقط با درد کلیه ازامروز که درسونوگرافی سنگ کلیه مشخس شده به اورژانس مراجعه می کند. در ابتدا به او شیاف و آمپولهای معمولی ضد درد میدهند ولی به دردجواب نمیدهد، سپس سرم آمینوفیلین ودهها دارو به بیمارتجویزمیشود، ولی بازبه درمان جواب نمی دهد. بیمار دائی سوپروایزردفتر پرستاری و بسیار جوان و تحصیل کرده بوده لذا از تمامی پزشکان و حتی متخصصین رشته های دیگرنیزکمک خواسته بودند. ولی نتیجه ای حاصل نشده و بالاخره مریض هم به علت دردشدید کلیه ناشی از سنگ کلیه و نیز ترس خاصی که داشته، دچار حمله قلبی شده و سکته می کند. بالای سر بیمار که رفتم دیدم مردمکهای بیمارمیدریازدوبل (یعنی مردمکهای بیماربه حداکثر گشادی خود می رسندوعلامت بسیاربدی میباشد و اکثرا دلیل بر مرگ مغزی میباشد) بوده و روی صفحه مانیتورخط صاف و ضربان صفر را نشان می داد که نشانه مرگ بیمار بود.هر چند چنین مرگهای ناشی از درد کلیه بسیار کم اتفاق می افتد ولی آن شب متاسفانه چنین شد و بیمار فوت کرد. البته خدا درد پهلو ناشی از سنگ کلیه را نصیب هیچ فرد نکند دردشان آن چنان شدید و حشتناک است که گاها حتی سر خود را به شدت به دیوار میزنند و مثل مار به دور خود میپیچند این درد بیشتر به خاطر گیر کردن سنگ و تحریک سیتم درد همراه با تهوع میباشد درمان خاصی ندارد و تا سنگ دفع نشده ممکن است دههابار بیمار را به اورژانس بکشاند.بیمار و خانواده بیمارچون ازافرادی تحصیل کرده ای بودند و در روند درمان و احیا قلبی ریوی حضورداشتند لذا با کادر پزشکی و پرستاری همکاری و مرگ عزیزشان را هر چند به سختی ولی پذیرفتند . دوست پزشکم حق داشت که از بخشنامه یا دستور العملهای افرادی که در اورژانس ها نیستند و درد مریض و مردم را نمی دانند،ناراحت شود. هرچندحال برای این بیمار بر خلاف آن بخشنامه از انواع ضد درد مخدراستفاده شد!!ولی تقدیر بیمارجوان مرگ بود.اما براستی کاهش بودجه سلامتی به بهانه های ساخت و سازدربخش های کشاورزی یا صنعت می تواند جوابگوی مرگهای اینچنینی باشد؟! واقعا در کشورهای مترقی نیز سرانه سلامت به بهانه سرمایه گذاری در بخش صنعت و کشاورزی مثل کشور ما کم میباشد یا این بخش سلامت است که تضمین کننده رشد و ارتقا دانش عمومی و تخصصی جامعه میباشد.واقعا نمی دانم ...
WEST AZERBIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI