روانشناسان معروف دنیا در یک نگاه
انتخاب :دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی ره ارومیه
روانشناسی رشته بسیار گستردهای با موضوعات مختلف است. با نگاهی به نظریات معروفترین متفکران روانشناسی، این گستردگی و تنوع افکار به خوبی قابل مشاهده است.
بر اساس مطالعهای که در ماه جولای 2002 در مجله معتبر Review of General Psychology به عمل آمد، 99 روانشناسی که بیشترین تاثیر را بر این رشته بر جا گذاشتهاند، شناسایی و ردهبندی شدند. این ردهبندی براساس سه عامل صورت گرفت: بسامد ارجاع در مجلات علمی، ارجاع در کتابهای درسی و نظرخواهی از 1725 عضو انجمن روانشناسی آمریکا.
روانشناسان برتر این لیست به قرار زیر بودند. این افراد نه تنها از معروفترین متفکران روانشناسی هستند بلکه همگی نقش مهمی در تاریخ روانشناسی و سهم عمدهای در شناخت ما نسبت به رفتار انسانها ایفا کردهاند:
1- بی. اف. اسکینر ( B.F. Skinner )
(1904-1990)
این روانشناس آمریکایی یکی از رهبران نظریه رفتارگرایی ( behaviorism ) است. کارهای او در زمینه روانشناسی تجربی او را یکی از تاثیرگذارترین روانشناسان تاریخ نموده و روشهای درمانی بر پایه نظریههای او هنوز در سطح گستردهای مورد استفاده است.
2- زیگموند فروید ( Sigmund Freud )
(1856-1939)
وقتی صحبت از روانشناسی میشود، بسیاری از مردم به یاد این روانشناس آلمانی میافتند. کارهای او این عقیده را تقویت کرد که تمام بیماریهای روانی دلایل فیزیولوژیک ندارند. او همچنین شواهدی دال بر این که تفاوتهای فرهنگی دارای تاثیر بر روی روانشناسی و رفتار است ارائه نمود. کارهای او به شناخت بهتر ما از شخصیت، روانشناسی بالینی، رشد انسان و ناهنجاریهای روانی، کمک شایانی نموده است.
3- آلبرت بندورا ( Albert Bandura )
(1925-)
کارهای این روانشناس کانادایی، بخشی از انقلاب «شناخت در روانشناسی» است که از اواخر دهه 1960 شروع شد. نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت بندورا بر اهمیت یادگیری مشاهدهای، تقلید و مدلسازی، تاکید گذاشت.
4- ژان پیاژه ( Jean Piaget )
(1896-1980)
کارهای این روانشناس سوئیسی تاثیر عمدهای بر روانشناسی، به ویژه درک ما از رشد فکری و ذهنی کودکان، داشته است. پژوهشهای پیاژه به توسعه روانشناسی رشد، روانشناسی شناخت، معرفتشناسی ژنتیکی و اصلاح روشهای آموزشی، کمک شایانی نموده است. آلبرت اینشتین درباره مشاهدات پیاژه در مورد رشد فکری و ذهنی کودکان و فرایند تفکر چنین گفته است: «این کشفی است که آنقدر ساده است که فقط به فکر یک نابغه میرسد.»
5- کارل راجرز ( Carl Rogers )
(1902-1987)
تاکید اصلی این روانشناس آمریکایی بر تاثیر شگفت توانائیهای بالقّوه انسان بر روانشناسی و آموزش است. کارل راجرز یکی از مهمترین متفکران انسان گراست و روش درمان ابتکاری او که به «درمان راجرین» معروف است، تاثیر عمدهای بر روشهای درمانی داشته است.
6- ویلیام جیمز ( William James )
(1842-1910)
از این روانشناس و فیلسوف معروف، غالباً به عنوان «پدر روانشناسی آمریکا» یاد میشود. کتاب درسی 1200 صفحهای او به نام «اصول روانشناسی»، مهمترین منبع کلاسیک درسی بود و درسها و نوشتههای او کمک شایانی به تثبیت روانشناسی به عنوان یک علم کرد. او در طی 35 سال تدریس خود، تاثیر بسیاری بر روی روانشناسان اوایل قرن بیستم گذاشت.
7- اریک اریکسون ( Erik Erikson )
(1902-1994)
نظریه این روانشناس آلمانی درباره «رشد روانی- اجتماعی» علاقهمندی و تحقیقات بسیاری را در زمینه رشد انسان در دوره حیاتش به وجود آورد. اریکسون که از همکاران آنا فروید (دختر زیگموند فروید) بود، از طریق کشف رشد در طول حیات، شامل دوران کودکی، بلوغ و پیری، به توسعه نظریه روانکاوی کمک بسزایی نموده است.
8- ایوان پولوف ( Ivan Pavlov )
(1849-1936)
این روانشناس روسی با تحقیقاتش در زمینه واکنشهای شرطی، به پیدایش رفتارگرایی در روانشناسی کمک شایانی نموده است. روشهای تجربی پاولوف در تغییر روش روانشناسی از دروننگری و سنجش ذهنی به معیارهای عینی رفتاری، تاثیر عمدهای داشته است. پاولوف در سال 1904 برنده جایزه نوبل روانشناسی شد.
9- کرت لوین ( Kurt Lewin )
(1890-1947)
از این روانشناس آلمانی به عنوان پدر «روانشناسی اجتماعی مدرن» نامبرده میشود زیرا او یکی از نخستین کسانی بوده است که روشهای علمی و تجربه را برای نگریستن به رفتارهای اجتماعی به خدمت گرفته است.
http://www.sahand272.blogfa.com/ http://www.rs272.parsiblog.com/ WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI
تاریخچه بیماری یل در یک نگاه
3000 سال پیش از (http://p30pedia.com) میلاد
• آثار سل ستون مهره در مومیائی های مصری مشاهده شد .
• اشاره به بیماری سل در قانون مانو در هند به عنوان یکی از علل منع ازدواج با دختری که در اجدادش بیماری به سل وجود داشته است .
• اشاره در طب قدیم چین به بیماری سل تحت عنوان کائوپینگ
• اشاره به مصر به عنوان مرکز معالجه مسلولان در گزارش هرودت مورخ یونانی
2000 سال قبل از میلاد
• اشاره به بیماری سل در قانون حمورابی
700 سال قبل از میلاد
• اشاره در آئین زرتشت پیامبر به انتقال بیماری از طریق دفع خلط
500 سال قبل از میلاد
• تشریح کامل و ذکر مسائل بهداشتی و عوارض بیماری سل توسط بقراط پزشک بزرگ یونانی
300 سال قبل از میلاد
• اشاره ارسطو به بیماری سل
قرن اول میلادی
• جالینوس پدر طب تجربی در رابطه با سل توضیح داده و داروهایی را نیز جهت درمان به کار برده است . او معتقد بود که جهت جلوگیری از سرایت بیماری , بیماران مسلول باید از افراد سالم جدا شوند .
قرن ششم تا هشتم میلادی
• توضیح هارون اسکندوانی (سال622م) و حنین ابن اسحاق (873-809م) در رابطه با بیماری سل
قرن نهم میلادی
• تشریح بیماری سل توسط ابوبکر محمدبن زکریای رازی در کتاب الحاوی
وی اولین پزشکی است که در رابطه با سل استخوان اندام ها بحث می کند .
قرن دهم میلادی
• ارائه اطلاعات ارزشمند بالینی و آسیب شناسی در رابطه با بیماری سل توسط شیخ الرئیس ابوعلی سینا (980-1037م) در کتاب قانون
قرن یازدهم میلادی
• ارائه مطالب جالب در مورد سل در کتاب ذخیره خوارزمشاهی توسط سیداسماعیل جرجانی(1135م)
1548
• پایه گذاری علم اپیدمیولوژی توسط فراکاسترو ایتالیائی (1548م) و ارائه نظریه مداخله یک عامل غیر قابل روئیت در انتقال بیماری سل
1803
• بیان نکروزکازئوز در داخل توبرکول به عنوان مهمترین عامل سرایت بیماری سل توسط وتز(Vettes) آلمانی
1808
• به کارگیری نام لوپوس بر روی سل پوستی توسط روبرت ویلیام
1814
• افتتاح بیمارستان سلطنتی مسلولین در لندن
1816
• اختراع استتسکوپ توسط تئوفیل لانک فرانسوی و ارائه طبقه بندی نشانه های بیماری سل و خصوصیات بیماریزائی و علائم سمعی در سل این پزشک در سال 1826 به دلیل ابتلاء به سل در گذشت .
1825
• بیان اثر مکانیکی خلط بر روی حنجره در سل لارنکس توسط پیرلویی (Pierre Louis)
1834
• ارائه نخستین کتاب در رابطه با سل توسط ساموئل مورتون
1839
• به کارگیری نام توبرکولوزیس برای بیماری سل توسط Schonlein
1850
• پیشنهاد Wy (http://p30pedia.com)man برای ثبت و نگهداری اسامی کلیه مسلولین
1861
• ارائه تئوری مبکروبی توسط لوئی پاستور
1870
• ارائه تئوری میکروبی بودن بیماری سل توسط آنتوان ویلمن (1892-1827م) جراح دامپزشک فرانسوی که انتقال سل را از طریق تلقیح بیان کرد .
1882
• کشف عامل بیماری سل توسط روبرت کخ (1910-1843م) پزشک آلمانی در 24 مارس 1882 میلادی و عنوان پدیده اسید فاست بوده باسیل سل توسط پل ارلیش و به کارگیری رنگ فوشین در رنگامیزی اسید فاست توسط زیل (Ziehi) و تکمیل آن توسط نیلسن (Neelsen) که به نام آن دو دانشمند معروف شد .
1890
• تهیه عصاره گلیسیرینی میکروب سل تحت عنوان توبرکولین توسط روبرت کخ
1895
• کشف اشعه ایکس توسط رونتگن و استفاده از پرتونگاری قفسه سینه در جهت تشخیص سل
1899
• تاسیس اولین آزمایشگاه دولتی مسلولین در آمریکا و برپایی نخستین کنگره بینالمللی سل در برلین
1905
• اعطاء جایزه نوبل پزشکی به روبرت کخ جهت تلاش در امر تحقیق درباره بیماری سل
1908
• ابداع آزمون داخل جلدی توبرکولین توسط شارل مانتو (Mantoux)
1931
• تایید واکسن کشف شده توسط کالمت و گرن (BCG)
1934
• استخراج پروتئین خالص شده باسیل سل (PPD) توسط خانم زایبرت
1944
• کشف استرپتومایسین اولین داروی ضد پادزی موثر در بیماری سل توسط واکسمن و همکارانش
1946
• ساخته شدن پاراآمینو سالسیلیک (PAS) و به کارگیری آن در سل
1949
• ابداع روش درمان دو داروئی ضد سل جهت جلوگیری از ایجاد مقاومت
1951
• اعطاء جایزه نوبل در پزشکی به واکسمن و حمایت سازمان بهداشت جهانی از واکسیناسیون BCG
1952
• کشف خاصیت ضد سل ایزونیازید (ساخته شده در سال 1912) و به کارگیری آن در درمان به عنوان مهمترین داروی ضد سل
1965
• ارائه روشهای درمان سرپائی ضد سل و بسته شدن آسایشگاه های مسلولین
1966
• کشف اثر ریفامپین بر روی باسیل سل و اضلفه نمودن آن بر رژیم های درمانی ضد سل
1969
• کشف میکوباکتریوم آفریکانوم توسط کاستتس (Castets)
1970
• کشف میکوباکتریوم بوویس توسط کارلسون و لسل (Karlson)(Lassel)
1972
• استفاده از داروی پیرازینامید به عنوان یک داروی ضد سل کاهش دهنده دوره درمانی سل به حداقل 6 ماه
1982
• ارائه نظریه خوشبینانه کنترل بیماری سل تا سال 2000 بر اساس سیر نزولی منحی ابتلاء و مرگ و میر ناشی از سل در مجتمع بوئنس آیرس
1985
• صعود منحنی مرگ ومیر ناشی از سل در دنیا و ایجاد اپیدمی اول (بازگشت جهانی بیماری) و اپیدمی دوم (همراهی عفونت HIV و بیماری سل) که تحت عنوان همه گیری جدید (Modern Ep (http://p30pedia.com)idemic) مطرح است .
1991
• بروز اپیدمی سوم یعنی سل مقام به جند دارو و ارائه اهداف کنترل بیماری سل توسط سازمان بهداشت جهنی تا سال 2000
1993
• ارائه آمار 20 میلیون بیمار مسلول در جهان در اجلاسیه پاریس و اعلام بیماری سل به عنوان یک فوریت جهانی و اعتراف سازمان بهداشت جهانی به شکست برنامه های مبارزه با سل در اغلب کشورهای در حال توسعه در سال های اخیر .
منبع: برگرفته از کتاب سل و اصول مبارزه با آن
http://www.sahand272.blogfa.com/
http://www.rs272.parsiblog.com/
WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI
انتخاب :دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
آخرین یکشنبه ماه ژانویه هر سال میلادی، "روز جهانی کمک به بیماران جذامی" نامیده شده است که امسال مصادف بود با 25 ژانویه 2009 (6 بهمن 1387).
در بین بیماریهای باستانی، یکی از قدیمیترین و معروف ترین آنها، بیماری جذام است که عامه مردم ایران به آن «خوره» میگویند.
منشا این بیماری را میتوان با پیدایش انسانهای اولیه هم زمان دانست. به دشواری میتوان مبدا بیماری جذام را مشخص کرد. چینیها از 500 سال قبل از میلاد مسیح این بیماری را میشناختند. این بیماری 1350سال قبل از میلاد مسیح شرح داده شده که قدیمیترین توصیف این بیماری به شمار میرود.
جذام اولین بیماری عفونی بشر است و جالب اینکه آثار این بیماری در اجساد مومیایی مشاهده گردیده و در کتاب انجیل نیز به این بیماری اشاره شده است.
علت گسترش چشمگیر بیماری جذام در اروپا طی قرون وسطی، جنگهای صلیبی بوده و قرن 13 میلادی نقطه اوج کشتار این بیماری بود و در قرن شانزدهم، جذام به طور کل از فهرست بیماریهای مزمن اروپای مرکزی حذف شد. هر ساله 500 هزار نفر، به این بیماری خطرناک مبتلا میشوند.
سال 1874 هانس، پزشک نروژی 9 سال قبل از اینکه رابرت کخ، باسیل سل را کشف کند، عامل بیماری جذام را در ضایعات برآمده ی بدن یک بیمار جذابی یافته و این باکتری را به عنوان نخستین باکتری آسیبرسان در تاریخ علم پزشکی شرح داد. علی رغم مخالفتهای بسیار، هانس ثابت کرد که این بیماری مسری است، اگر چه صفات مشخص و شباهت آن به باسیل سل تا چندین سال بعد ناشناخته باقی ماند.
52 سال پیش وکیل و فیلسوف فرانسوی، رائول فولبریو، آخرین یکشنبه ماه ژانویه هر سال را، "روز جهانی کمک به بیماران جذامی" نامید. در آن زمان در سراسر جهان، تقریبا 15 میلیون نفر به این بیماری مبتلا بودند. در حالی که امروزه، این رقم به دو میلیون نفر کاهش یافته، اما هنوز این بیماری ریشهکن نشده است.
بیماری جذام، اغلب در کشورهای گرمسیر بروز میکند، مثل ایتالیا، یونان، پرتغال، اسپانیا و ترکیه.
در قدیم که درمان مناسبی برای جذام وجود نداشت، مردم از این بیماری وحشت بسیاری داشتند، اما امروزه دیگر جذام یک بیماری وحشتآور نیست و با داروهای مناسب، کاملا درمان میشود.
با تشخیص و شروع درمان به موقع جذام و مصرف کامل و منظم دارو، از ایجاد یا پیشرفت معلولیتهایی مانند زخم، قطع انگشتان یا عوارض چشمی می توان جلوگیری کرد.
همانطور که گفته شد جذام به وسیله یک باکتری میلهای شکل ایجاد میشود. تحقیقات دانشکده بهداشت دانشگاه تهران نشان داده که خاک سرخ بستر خوبی برای پرورش این باکتری است. باکتری به نام «باسیل هانس» یا «مایکو باکتریوم لپرا» (mycobacterium leprae) که با درمان دارویی از بین میرود.
جذام به صورت مستقیم از انسانی به انسان دیگر سرایت میکند. سرایت جذام از یک شخص درمان نشده به شخص دیگر از طریق دستگاه تنفسی یا پوست صورت میگیرد.
جذام زن و مرد ندارد و هر دو جنس را در تمام سنین در بر میگیرد.
جذامیان اغلب احساس طردشدگی و خطرناک بودن میکنند و احتیاج مبرم به کمکهای معنوی مردم دارند تا کمکهای مالی، زیرا رنج اجتماعی و روحی ناشی از این بیماری به مراتب بیشتر از سایر بیماریهای لاعلاج است.
منبع :روزنامه اعتماد
http://www.sahand272.blogfa.com/
http://www.rs272.parsiblog.com/
WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI
تاریخچه بیماری پرعارضه دیابت
انتخاب :دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
بسیاری فکر می کنند که دیابت یک بیماری قرن بیستمی است. اما در دوران باستان هم این بیماری شناخته شده بوده است. برخی پزشکان روزگار بستان نشانههای آن را بهخوبی توصیف کرده و راههایی برای درمان آن پیشنهاد کرده بودند. در پاپیروسی از 1552 سال پیش از میلاد، پزشکی مصری از بیماری رازآلودی نوشته است که با ادرار فراوان همراه است.
اریتیوس پزشک یونانی که در سال های 90 تا 30 قبل از میلاد مسیح می زیسته است، در کنار پرادراری، نشانههای دیگر این بیماری مثل تشنگی همیشگی و کاهش وزن، را ذکر کرده است. نام دیابت را نیز همین پزشک یونانی برای این بیماری انتخاب کرده که در زبان یونانی به معنای «گذر کردن» یا «جریان پیدا کردن» است. او دیابت را پیامد آبشدن گوشت دست و پا و وارد شدن آن به ادرار میدانست.
جالینوس، پزشک سرشناس ارتش روم که در سال های 129 تا 200 بعد از میلاد می زیسته، بر این باور بود که این بیماری در اثر اختلال کار کلیهها پدید میآید. گفتنی است که نزدیک 18 قرن، همه پزشکان چنین نظری را درست میدانستند.
شیرین بودن ادرار بیماران دیابتی نیز از گذشتههای دور روشن بود و در نوشتههای پزشکی هندی و قانون ابنسینا به آن اشاره شده است. درستی این نظر را متیو دابسون در سال 1775 با بخار کردن ادرار بیماران دیابتی و به دست آوردن دانه های متبلور قند، بیش از پیش روشن کرد. پس از این کار دابسون بخش دوم نام بیماری دیابت شیرین که در لاتین «ملیتوس» است، به آن اضافه شد. در واقع در آن دوران پزشکان 2 نوع بیماری که با پرادراری همراه است، تعریف می کردند و هر دوی آنها را دیابت نام گذاری کرده بودند. فقط یکی از آنها را شیرین و دیگری را غیر شیرین می دانستند. البته در آن زمان هنوز گمان می کردند که علت هر دوی این دیابت ها اختلال کار کلیه هاست. این نظریه آنقدر قدرت داشت که بسیاری از پزشکان در آن زمان، پیشنهاد می کردند که به این بیماران باید قند خوراند تا کمبود قند آنها جبران شود.
با این وجود، آسیبشناسی دقیق دیابت تا قرن نوزدهم میلادی به درستی روشن نشده بود. شاید یکی از گام های اساسی در مسیر کشف دانسته های امروزی در مورد دیابت را پل لانگرهانس در سال 1869 با کشف جزایر لانگرهانس در لوزالمعده برداشت.
در سال 1875، کلود برنارد کسی که «گلیکوژن» را به عنوان فرآورده سوخت و ساز گلوکز در کبد معرفی کرد، اساس بیماری دیابت را کشف کرده و ثابت کرد که اختلال در سوخت و ساز گلوکز باعث دیابت میشود. اما هنوز تا کشف کامل علت و آسیب شناسی دیابت راه درازی باقی مانده بود. تا اینکه، در سال 1889، اسکار مینورسکی و جوزف ون مرینگ، نشان دادند که اگر لوزالمعده سگی را از بدنش بیرون آورند، علایم بیماری دیابت در سگ ایجاد میشود و سگ بدون لوزالمعده بعد از مدتی میمیرد.
تقریبا از ابتدای قرن بیستم، نظریه بنیادین علت دیابت مطرح شد و آن این بود که بیماران دیابتی دچار کمبود مادهای هستند که لوزالمعده سالم آن را می سازد. گیورگ زولزر، دانشمند آلمانی، در سال 1908 برای نخستینبار نشان داد که با تزریق عصاره لوزالمعده میتوان وارد شدن گلوکز را به ادرار کاهش داد. سپس در سال 1920 فردریک بنتینگ و چارلز بست آزمایشهای خود را برای پیدا کردن مادهای در عصاره لوزالمعده که قند ادرار سگ دیابتی را کاهش میدهد، آغاز کردند. آنها سرانجام توانستند در سال 1921، پروتئینی به نام انسولین را از لوزالمعده به دست آورند که با تزریق آن به کودکی 14 ساله در تورنتوی کانادا، علایم دیابت کودک بهبود یافته و قند داخل ادرار وی از بین رفت. این کشف بزرگ که علت دیابت و راه درمان آن را مشخص کرده بود جایزه نوبل سال 1923 را برای بنتینگ و همکارانش به ارمغان آورد.
از همان سال های 1920 که نقطه عطفی در تاریخ علم پزشکی خصوصا بیماری دیابت محسوب می شود، مسئله تهیه انسولین برای بیماران دیابتی دغدغه ذهنی بسیاری از دانشمندان شد. دانشمندان در آن زمان می دانستند که انسولین نوعی پروتئین ساده است که در بدن انسان و تمام پستانداران ترشح می شود. اما ساختار مولکولی انسولین انسان با سایر حیوانات تفاوت دارد. لذا پیدا کردن شبیه ترین مولکول انسولین حیوانی به مولکول انسولین انسانی هدف بعدی دانشمندان شد. در این مسیر 2 حیوان چهره های شاخصی یافتند و انسولین مترشحه لوزالمعده آنها نجات بخش جان میلیون ها نفر شد. انسولین گار انسولینی بود که تنها در 3 اسیدآمینه با انسولین انسان تفاروت داشت و انسولین خوک تنها در یک اسیدآمینه. انسولین های گاوی و خوکی خیلی موثر بودند ولی همان تفاوت های کوچک آنها باعث می شد تا برخی از بیماران دیابتی نسبت به مولکول انسولین حیوانی که وارد بدنشان می شد حساسیت نشان دهند. این مشکل وجود داشت تا این که در سال های دهه 1980 میلادی، تکنولوژی جدیدی این مشکل بیماران دیابتی را حل کرد. این تکنولوژی ساخت انسولین به روش نوترکیب بود که با کمک آن مولکولی دقیقا مشابه انسولین انسانی تولید شد. این روزها بیشتر بیماران دیابتی وابسته به انسولین از این نوع انسولین استفاده می کنند و راه کشف درمان های نوین برای دیابت ادامه داد.
http://www.sahand272.blogfa.com/
http://www.rs272.parsiblog.com/
WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI