بیمارحاضر،بیمارغایب
نوشته : دکتر بابک زمانی متخصص بیماریهای اعصاب و روان
ویراستار : دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی(ره) ارومیه
میگویم بفرمایید
میگوید "اقای دکتر بیمار ما توی منزله نمیتونه راه بیاد . این عکس ها و همه مدارکش را اوردم شما ببینید چه کاری میتوانیم بکنیم "
میگویم "بفرمایید "
میگوید " اقای دکتر بیمار ما دختر جوونیه می ترسیم نتونه تحمل کنه . لطفا اول این مدارک را نگاه کنید ببینید تشخیصش چیه چه کار کنیم ؟"
میگویم " بفرمایید .. "
مراجعه کننده ای که روبرویم نشسته هنوز شروع نکرده که دوست بسیار عزیزی از ان سوی سیم با نگرانی میخواهد بداند یکی از بستگانش که در شهری دور به دلیل نوعی اختلال در راه رفتن در بیمارستان بستری شده چه بیماری ای دارد ؟
این روزها مراجعات زایدی به پزشکان با این مضامین و بدون حضور خود بیمار صورت میگیرد که پزشک را در مخمصه ای قرار میدهد که یک سوی ان دلگیری ارباب رجوع و دوستان و خدای نکرده گمان تفرعن است و سوی دیگر احتمال خطا و اسیب رساندن به بیماری که چون رویت و معاینه نشده احتمالات تشخیصی زیادی دارد و یک اظهار نظر ناپخته میتواند خطرات زیادی را برای او بیافریند . خطراتی که کمترین انها عبارت است از سست شدن ارتباط او با پزشک معالج قبلی اش یعنی پزشکی که اورا دیده و معاینه کرده .
در حالی که بسیاری از پزشکان بعد از بارها دیدن و معاینه کردن بسیاری از بیماران باز هم نمیتوانند بیماری انها را تشخیص دهند راستی چگونه و چرا برخی تصور میکنند طبیبان میتوانند بیماران را از راه دور تشخیص دهند و توصیه درمانی کنند ؟
اگرچه باید پذیرفت که دوران دوران سرعت وارتباط و تسهیل هرچه بیشتر خدمات است و اگرچه اکنون میتوان برای خرید اذوقه یا پرداخت قبوض یا هر کار دیگری از منزل خارج نشد و جامعه این را تشویق میکند تا ترافیک و الودگی کمتری داشته باشیم واگرچه در حال حاضر پیک های سریع السیر موتوری هر خدمتی را انجام میدهند وبه هرجایی سر میزنند . اما متاسفانه یا خوشبختانه کار تشخیص و مداوا هنوز محتاج ویزیت و معاینه است و این موضوع به این خاطر هم نیست که طبیبان میخواهند حتما ویزیت کنند تا حق العلاجی بگیرند. از سوی دیگر طبیبان بالذات قشر مردم ازاری نیستند که کاری را که بی حضور قابل انجام میباشد راه نیندازند! .
اما شاید پیشرفت های اخیر پزشکی از ام ار ای تا سایر تصویر برداری های بسیار دقیق و نیز ازمایشات مختلف خون این تصور را در اذهان عمومی پدید بیاورد که وقتی میتوان با ام ار ای کلیه جزییات مغز یا بدن را به تصویر کشید دیگز چه نیازی است که طبیب با بیمار حرف بزند یا معاینه ای را انجام دهد . تمام مغز جلوی چشم های اوست مرض را تشخیص دهد درمانش را بنویسد و تمام! . متاسفانه این برداشت یک ساده انگاری محض است . هنوز علیرغم تمام این پیشرفت ها کار پزشکی عمدتا یک کار انسانی است که بخش اعظم ان را معاینه و گرفتن شرح تشکیل میدهد و اگر تصاویر و ازمایشات هم اهمیت و ارزشی داشته باشند عمدتا در ارتباط با معاینه ایست که صورت گرفته .بدون شرح حال و معاینه ای که تا حدود زیادی تشخیص های افتراقی را محدود کرده باشند و جهت خاصی برای روش تشخیص روشن کرده باشند جستجوی تشخیص در عکس ها و ازمایشت راه به جایی نبرده و مثل جستجوی سوزن در انبار کاه است . چرا ؟واقعیت این است که هریک از روش های تشخیصی تنها یکی از ابعاد مخلف پاتولوزی یا حتی فیزیولوزی را روشن میکند . و ان بعد تنها به تشخیص احتمالی ای که طبیب در ذهن خود دارد ارتباط دارد . یعنی تشخیص های احتمالی ریسمان باریسی است در لابیرنت پیچ در پیچ واقعیات مغز ،کبد یا کلیه بیمار .وافعیاتی که با وضوح بسیار در برابر ما هویدا میشوند ما انها را میبینیم اما هیچ از انها نمیدانیم .ان هم در شرایطی که نگاه از تشخیص و تشخیص از درمان فرسنگ ها پیش افتاده اند .. و هرچه که دانش ما در مورد یک بیماری تحول بیشتری پیدا کند سوالات بیشتری افریده میشود که پاسخ به هرکدام انها خود موجب هزاران سوال دیگر است . تنها راه ان است که تنها در مسیری معلوم با طنابی راهنما-تشخیص احتمالی - به نقطه خاصی از این دالان برویم و جرعه ابی برگیریم .بیهوده نیست که بسیاری از بیماران با" ام ار ای " در دست تا رسیدن به پزشک درخواست کننده شبانه روزی را در برزخ انچه که در ام ار ای دیده شده میگذرانند . در ام ار ای مغز گاه یافته هایی دیده میشود که اهمیت و دلالت انها به هیچ وجه روشن نیست . رادیولوژیستی که تصاویر را میبیند از انجا که اطلاعات لازمه در مورد بیمار و تشخیص های افتراقی را در اختیارش نگذاشته اند – واین تقصیر پزشک معالج است – احتمالات زیادی را مطرح میکند و این احتمالات در نامه ای سر گشاده و گاه حتی به زبان فارسی در اختیار بیماری قرار داده میشود که تصور میکند این دستگاه پر عظمت با این نرخ گزاف حتما واقعیات بیشمار و خطرناکی را در مورد مغز او اشکار کرده . واقعیاتی که فقط یکی از انها برای سر به نیست کردن ادمیزاد کفایت میکند . حال انکه ممکن است تمام این یافته ها و احتمالات از نظر پزشک معالج هیچ محلی از اعراب نداشته باشند .
اما درخواست ویزیت غیابی هم میتواند برخاسته از نوعی نگاه اغراق امیز به امکانات پزشکی باشد و هم به نوعی نشانه نحقیر کار پزشکی ! از یک سو اگر طب را با تمام ابعاد و پیچیدگی هایش در نظر اوریم اظهارنظر کردن در باره بیماری که حضور ندارد توانایی بسیار بالایی میخواهد . از سوی دیگر تنها در فنی که دارای چند فرمول ساده و ابتدایی است میتوان به راحتی به استناد یک کلیشه در مورد بیماری اظهار نظر کرد !
اما اظهار نظر کردن درمورد بیمار غایب غیر از نکات فنی ای که به ان اشاره کردم مشکلات اخلاقی خاصی نیز دارد . اساسا بسیاری از تشخیص ها را نمیتوان برای کسی جز خود بیمار افشا کرد . وابستگی خانوادگی هم نه تنها این مشکل را حل نمیکند بلکه در بسیا ری از موارد بدتر است ! برخی بیماری ها برای غریبه ها اهمیت چندانی ندارند اما افشای انها برای نزدیکان ممکن است باعث عواقب نامطلوبی برای بیمار گردد . در بسیاری از موارد هم که میتوان تشخیص را گفت معلوم نیست که چگونه میتوان به صحت انتقال انچه گفته اید اطمینان کرد ؟ نمیتوانید مطمین باشید انچه میگویید چگونه تعبیر میگردد و چه تاثیری روی روابط بیمار با پزشک معالج فعلی اش میگذارد . نمیتوانید مطمین باشید که نشخیص به چه نحوی به بیمار گفته خواهد شد و ایا کسی که میخواهد این کار را بکند در این کار مهارت دارد یا خیر . درخواست ویزیت غیابی به نوعی فروکاستن کار پزشکی به یک کار صرفا تکنولوژیک و نادیده گرفتن این همه ظرایف اخلاقی –حرفه ای نیز هست .در بسیاری از موارد کارپزشکی چیزی جز در نظر اوردن این مشکلات نیست وگرنه تشخیص و درمان از همان اولین معاینه چون افتاب روشن است! .
کار پزشکی ،تشخیص و مداوا همچنان یک کار انسانی است که برپایه رابطه ای انسانی وانحصاری بین پزشک و بیمار استوار است . تمام امکانات تکنولوژیک و خدماتی دیگر مثل ارتباطات و حمل ونقل و....تنها در صورتی میتوانند به نفع بیمار به کار ایند که در تعمیق این رابطه بکوشند نه در تضعیف ان .
http://drbabakzamani.persianblog.ir/
http://www.sahand272.blogfa.com/
http://www.rs272.parsiblog.com/
WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI