آثاردرحال انتشار استاددندانپزشکی دکترمحمدابراهیم ذاکر
Medical history
انتخاب : دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
dr.rahmat.sokhani@gmail.com
دکتر سیامک شایان در مصاحبه با دکترمحمد ابراهیم ذ اکراستاد دندانپزشکی ونویسنده شهیرتاریخ در باره این استاد مینویسد :
تفاوت کار شما با تصحیح دکتر برقعی در چیست؟
نباید من کار خودم را با کار او بسنجم ونمره بالاتر دهم؛ دیگران باید این سنجش را انجام دهند، ولی میدانم که او در این زمینه پیشکسوت من است، باتجربهتر و کارآزمودهتر است، ولی با یک بررسی سرانگشتی میتوان گفت که:
1) کار من یک نسخه بدل داشت که کار دکتر برقعی فاقد آن است. نسخه بدل من از کمبریج بود. نسخه اصل هر دوی ما از کتابخانه ایاصوفیای ترکیه بود؛
2) من زندگینامه او را از کتاب «عیون الانباء فی طبقات الاطباء» نوشته ابنابیاصیبعه (600 - 668ق / 1203 - 1270) به طور کامل به پارسی برگردانم و در آغاز کتاب گذاشتم که نزدیکترین تاریخ پزشکینویس روزگار امام فخر رازی بوده است؛ البته من این کتاب تاریخ پزشکی به طور کامل برگردانم و اکنون زیر چاپ است. امیدوارم به زودی وارد بازار شود. مدتی است که من آن را برای چاپ دادهام ولی با این وضعیت تورم و بحران مالی هنوز منتشر نشده است؛
3) کار جالب دیگری هم نیز در این کتاب [حفظ البدن] انجام دادهام و آن سیر تاریخ حفظ البدننویسی و چگونگی پاییدن تندرستی است که من آن را فراهم آوردم و در مقدمه کتاب آوردم. آن سیر تاریخ حفظ البدن نویسی از روزگار پیش از هجرت از یونان باستان تا هند و ایران تا زمان امام فخر رازی است. هر کسی در این باره نوشتهای داشته چه به طور کلی فراگیر برای همه آدمیان با نام حفظ البدن و یا تدبیر الصحه و یا حفظ الصحه باشد و یا برای گروهی از مردم مانند کودکان و یا زنان و یا پیران و یا در زمان مسافرت و یا دوران بارداری باشد، آوردم حتا بخشهایی از کتابهای الهی مانند قرآن، انجیل، تورات و تلمود، اوستا، و وندیداد که همه دارای یک بخش حفظ البدن بودند و یا حتی کتابهایی چون بحار الانوار مجلسی یا اصول کافی کلینی و یا محاسن برقی که بخش تاریخ پزشکی دارند و عمدتا روایتهایی در ارتباط با حفظ البدن است که من از آنها در مقدمه سیر تاریخ حفظ البدن نویسی بهره بردم؛
4) همچنین فکر میکنم پانوشتهای کتاب من بهتر و پزشکیتر و برای برابری آن با پزشکی نوین برتر و بهتر باشد؛ البته هر کسی از کار خود تعریف میکند ولی با این همه اذعان دارم و قبول دارم که دکتر برقعی پیش کسوت و با تجربهتر من است.
این کتاب را مرکز پژوهشی میراث مکتوب وابسته به وزارت ارشاد اسلامی در 320 برگه در سال 1390 پخش کرد.
کتاب دهم فردوس الحکمه کهنترین و گستردهنویسیترین کتاب پزشکی از علی فرزند سهل ربن تبری (د: 249ق) است که در 672 برگه به سال 1391 منتشر شد. این کتاب اثر مشترک من و داییام شادروان دکتر علینقی منزوی بود. گویا ایشان کتاب را اواخر دهه سال 70 و آغاز80 با انجمن آثار مفاخر فرهنگی کار کرده بود، ولی به علت بیماری آن را کنار گذاشته و نتوانست به پایان رساند. دکتر مهدی محقق مرا دید و چون سه چهار کتاب از من در آمده بود، پیشنهاد اتمام کار را به من داد و گفت: «حیف است که این کتاب نصفه کاره بماند». تقریبا یک متن 660 صفحهای بود که 150 صفحهاش کار شده بود. زمانی که این کتاب آماده چاپ شد دکتر مهدی محقق هنوز در انجمن آثار مفاخر فرهنگی سر کار بود، ولی در حال رفتن بود. به او گفتم این کتاب آماده است. ایشان گفتند شخص دیگری به نام دکتر مدنی در بابل یا بابلسر هم این کتاب را آماده کرده و یکسوم آن را چاپ کرده است. دکتر مهدی محقق از کار برکنار و بازنشست شد و یا به هر دلیل از انجمن آثار مفاخر فرهنگی برداشته شد و کار چاپ کتاب معلق ماند؛ تا اینکه مرکز تحقیقات طب سنتی و مفردات پزشکی دانشگاه شهید بهشتی آن را چاپ کرد و به بازار آورد. البته بیش از یک سال این کتاب به همراه جلد سوم و پنجم حاوی فی الطب رازی در وزارت ارشاد نگاه داشته شد. دلیل آن محرّماتی بود که به عنوان دارو مصرفی در آن زمان به کار گرفته میشده است و نام آنها در این کتابها یاد شده بود. شراب چیزی بوده که همیشه داروی واسطه و نگهدارنده دیگر داروها بوده، به گونه شربت و آشامیدنی بوده و اکنون نیز همانند آن الکل است. در همه داروها، شراب بوده و هست. دکتر ایرانی برای چاپ این سه کتاب بسیار به من کمک کرد و یادآوری نمود که این کتابها، تاریخ پزشکیاند و با گذاشتن نامهای هشدارگونه در آغاز کتاب، یادآوری لازم به خوانندگان داده شد و اجازه پخش آنها به دست آمد.
کتاب یازدهم من جلد سوم حاوی فی الطب رازی درباره بیماریهای گوش و بینی و دهان و دندان است. بیماریهای کم شنوایی و ناشنوایی و هرگونه آماس گوش و بینی و خونریزی بینی و بیماریهای دندان و پوسیدگی و لقی و کشیدن دندان و پرکردن و پالپوتومی و جراحیهای لثه و سوزاندن دندان و لثه و چگونگی کمک به رویش دندان و داروهای گوناگون درمان زخمهای دهانی برفک و آفت و دیگر زخمهای بدخیم و چگونه رویاروی با گیر کردن زالو و یا خار در گلو و درباره زبان و لکنت و ناهنجاری آفرینشی آن و زخمها و سوزههای پدید امده در آن و از دسترفتن حسگر چشایی و گرفتگی گلو و آماس زبان کوچک و لوزهها و جز آن است. این کتاب نخست بیش از دو سال در فرهنگستان علوم پزشکی خاک خورد سپس یک سال و اندی در وزارت ارشاد ماند که چگونگی اجازه گرفتن آن بازگو شد، با آنکه دکتر ولایتی مقدمهای مشترک بر روی جلدهای 20 و 21 کار دکتر افشاریپور و جلد 23 سرکار خانم دکتر غفاری و جلدهای سوم و چهارم و پنجم و ششم کار من نوشته بود، دچار چنین سرنوشتی شد. امیدوارم جلدهای مانده آن دیگر دچار چنینی سرنوشتی نشوند. این کتاب با همیاری مرکز تحقیقات طب سنتی و مفردات پزشکی و دانشکده طب سنتی دانشگاه شهید بهشتی و با همت والای دکتر محمود مصدق که پیشگام در زندهکردن میراث نوشتاری تاریخ پزشکیاند، به سال 1391 در 354 برگه چاپ رسید.
دوازدهمین کتابم جلد ششم حاوی فی الطب درباره چگونگی تهی سازی تن از هر گونه فزونی به جا مانده از چهار گوارش تن و چگونگی فربه شدن و یا لاغر گشتن آدمی است. اصطلاحی در پزشکی کهن به نام استفراغ است که من برگردان پارسی آن را تهی سازی گذاشتهام. پزشکی کهن باور به چهار گونه گوارش داشت: گوارش معده، گوارش جگر، گوارش عروقی، و گوارش اندامی است و در هر گوارش فزونیهایی به دست میآیند که باید رانده شوند. این دفع به صورتهای گوناگون صورت میگیرد و میتواند از تف کردن آب دهان یا آب بینی و عرق کردن گرفته تا خروج آب نرینه و یا مادینه / منی و مو و ناخن و پیشاب و پیخال / پسماندهای رودهای را فراگیرد. من پسماندهای رودهای / مدفوع را در همه نوشتههایم پیخال یاد کردهام. کوشش در پارسی نویسی یکی از آرزوهایم است که کوشش کردهام آن را در همه کارهایم پیاده کنم و به آن پایبند باشم؛ البته بر پارسی نویسی سره خیلی پافشاری نکرده و نمیکنم، ولی بر این باورم، چنانچه واژهای پارسی درست و به جا داشته باشیم، چرا باید از واژه برابر آن جز پارسی بهره ببریم؟ و این روندی است که در این دوازده کتاب آورده شده و در دیگر کتابهایی که در آینده پخش خواهند شد، خواهم آورد. این کتاب در 382 برگه به سال 1391 با کمک دکتر مصدق ریاست دانشکد? طب سنتی دانشگاه شهید بهشتی و مرکز تحقیقات طب سنتی و معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری پخش شد.
در حال حاضر هم کاری آماده چاپ دارید؟
بله چندین کتاب در زیر چاپ و چند کتاب در حال آمادهسازی برای چاپ دارم که بدین گونه است:
1) عیون الانباء فی طبقات الاطباء ابنابیاصیبعه (595-668ق) است که بخشی از آن نزدیک به یکسوم آن با ترجمه شادروان جعفر غضبان و با مقدمه دکتر محمود نجمآبادی سال 1349، 43 سال پیش در چاپخانه دانشگاه تهران چاپ شده بود. من نخست بخشهای ترجمه نشده را کار کردم. بعد دیدم پیدا کردن و دسترسی به بخش ترجمه شده 43 سال پیش بسیار دشوار خواهد بود؛ بنابراین تصمیم گرفتم بخشهای ترجمه شده آن را هم دوباره ترجمه کنم. خانم دکتر زهرا حیدری از سوی جامعه گیاه درمانی بر آن شدند تا آن را در سه جلد با قطع وزیری به چاپ برسانند که نزدیک به 1500 برگه خواهد شد. امیدوارم هر چه زودتر منتشر شود. بایسته است بگویم دکتر رضا بافرانی عرب و دکتر رضا دادگر در گردآوری مقدمه و برگردان بخش پانزدهم کتاب کمکهای شایانی به من کردند و استاداحمد منزوی و دکتر مهدی محقق بر آن مقدمهای نوشتند.
2) دو مقدمه کتاب خطی را به گونه مشترک با آموزگارم دکتر غلامرضا جمشیدنژاد اول کار کردیم و اکنون آماده چاپ است. دکتر جمشیدنژاد استاد من هستند. من سال 85 در مرکز تحقیقات اخلاق پزشکی با ایشان آشنا شدم خیلی چیزها از او یاد گرفتم. البته آموزگاران نخستینم داییهایم بودند. هیچگاه نمیتوانم آموزشها و کمکهای آن بزرگواران را فراموش کنم. آموزگارانم: استاد احمد منزوی که زنده هستند و زنده یاد دکتر علینقی منزوی و استاد عبدالله انوار و شادروان ایرج افشار بودهاند. در حفظ البدن از استاد ایرج افشار کمک زیادی گرفتم؛ یادش به خیر. سال 85 که با دکتر جمشیدنژاد در مرکز تحقیقات اخلاق علوم پزشکی دانشگاه شهید بهشتی آشنا شدم. او درس چگونگی خواندن و کار کردن و پژوهش کتابهای خطی پزشکی برای ما گذاشت. او مقدمه کتاب مجمع النفایس را به عنوان کتاب آموزشی ما برگزید، از آنجا که من از پیگیری آن خوشم آمده بود؛ بنابراین در هنگام آموزش، بر آن شدم تا زمان را هدر ندهم و با دکتر در این باره گفتگو کردم، قرار شد کتابی را که در حال تایپش بودم با کمک همدیگر به اتمام برسانیم. نخست مقدمه کتاب مجمع النفایس و حجله العرایس تایپ و تصحیح و ترجمه کردیم سپس فهمیدیم در حقیقت دو کتاب مجزا هستند. گردآورنده کتاب مجمع النفایس، سالکالدین محمد حمویی (ز: 1032ق)، 72 نسخه از متنهای پزشکی کهن به زبان عربی را برای خود رونویسی کرده و در این مجموعه گرد آورده است. حمویی میخواسته که در کتاب دیگر خود حجله العرایس نیز 72 رساله پزشکی به زبان پارسی را در آن رونویسی کند، ولی گویا نتوانسته و یا چشم از جهان فروبسته، چون بخشی از آن را یکی دیگر رونویسی کرده است. شمار نسخههای رونویسی شده آن 44 تاست. ما مقدمه مجمع النفایس را که عربی بود تصحیح کردیم و سپس ترجمه نمودیم و در کنار آنها مقدمه کتاب حجله العرایس را آوردیم که به زبان پارسی بود. همچنین بیوگرافی جالبی از خانواده حموییها درآوریم که کتاب را به بیش چهارصد برگه خواهد کرد و کار خوبی از آب درآمد. امیدواریم با کمک مجلس شورا آن را چاپ کنیم. دکتر جمشیدنژاد با آقای ایمانی گفتگویی داشتهاند، گویا قراری برای پس از تعطیلات عید گذاشتهاند تا قراداد چاپ بسته شود.
3) کار کتاب خطی دیگر هم مشغول هستم که این اثر نیز با راهنمایی دکتر ایرانی برایم برگزیده شد. دکتر ایرانی کتاب الحاصل فی اوجاع المفاصل ترجمه اندیشمندی بینام از سده هفتم هجرت را به من داد که این نسخه خطی از کتابخانه ایاصوفیه یا کتابخانه فتح ترکیه بود. این کتاب ترجمه فی علاج المفاصل رازی بود؛ بنابراین بایسته دیدم اصل عربی را آن به دست آورم سپس هر دو را در کنار هم تصحیح و پژوهش نمایم. هنوز کارش تمام نشده است.
4 و 5) جلدهای هفتم و هشتم حاوی فی الطب اولی درباره به بیماریهای پستان، دل، جگر، سپرز یا طحال و دومی [جلد هشتم] درباره بیماریهای رودهای برای چاپ در اختیار دکتر محمود مصدق رییس مرکز تحقیقات طب سنتی و مفردات پزشکی و رییس دانشکده طب سنتی دانشگاه شهید بهشتی گذاشتم و ایندکسهای دهگانه هر دو را درآوردم و اکنون زیر چاپ است.
6) جلد نهم حاوی فی الطب درباره بیماریهای زنان و نازایی و چگونگی جلوگیری از بارداری و چگونگی نگاهداری و پاییدن رویان و یا چگونه انداختن آن و روشهای زایمان و کمک به زائو و درآوردن جفت و جز آن است. ویرایش نهایی آن به پایان رسیده و باید نمایههای دهگانه آن را آماده کنم تا برای چاپ بفرستم.
این کتابها نیاز به پشتوانه دولتی دارند و بخش خصوص فقط فکر سودآوری است و در داشتن این آرمان محق است، ولی بخش فرهنگ و تمدن یک سرزمین نیازمند پشتوانه مالی دولتی و افراد توامند ایراندوست است میخواهد و امیدوارم بحران ارزی کشور هر چه زودتر حل شود، چون خیلی از کارهای تاریخ پزشکی هنوز روی زمین مانده در حالی که عربها فعالیت گستردهای در این زمینه انجام میدهند.
دکتر کیپوردر خارج انجمنهایی برای این منظور تشکیل میشوندالبته جزو وظایف دولتها حمایت از آنهاست. انجمنهای غیر دولتی را تشکیل میدهند تا از آن استفاده کنند. حالا دولت این کار را نکرده ما که در هفت کنگره هستیم چرا این کار را انجام ندادهایم؟ اگر بخواهیم همه چیز را دولتی کنیم دشوار میشود. حالاکه دندانپزشکها انجمنی تشکیل دادهاند که صنفی و علمی است، قاعدتا یکی از کارهایش این است، همین کار چاپ اینها را بکند و در کنار آن تاریخ فعالیت حرفهاش را منتشر کنند، نباید منتظر بنشنیم تا فلان شرکت، ما را حمایت کند.
دکتر آلان شما خودتان را بیشتر یک دندانپزشک میدانید یا یک پژوهشگر؟
دوست دارم شرایطی را داشتم که تنها به فکر پژوهش در تاریخ پزشکیدندانپزشکی باشم و باید به امید آن روز، رئزگار را بدین گون بگذرانم.
الان چند ساعت در روز کار دندانپزشکی انجام میدهید؟
من چهار روز در هفته کار دندانپزشکی را انجام میدهم. صبحها سه تا و بعد از ظهر بیش چهار بیمار کاری وقت نمیدهم، چون نتوانش را دارم و گمان میکنم همین اندازه بسنده باشد. روز دوشنبه و پنجشنبه را برای نشستهای کارگروه تاریخ و کارگروه فرهنگی و کارگروه اطلاعرسانی و دیگر کارهای اداری و گاهی شرکت در سخنرانیها گذاشتهام.
چند ساعت در روز کار پژوهشی میکنید؟
زمان ویژه برای پژوهش دربرگیرنده زمانهایی است که در میان وقتهای به جا مانده در پرسش پیشین شماست؛ البته بجز زمان خوردن و خوابیدن و برنامههای مشترک با پسرم. من ناگزیرم بخشی از کتابهای رفرنس را در خانه و پارهای را در مطب نگاه دارم تا در هنگام ترجمه و یا تصحیح از آنها بهره ببرم. بخشهایی از زمان زندگی را که برای دیدار دوستان و آشنایان و یا خوشگذرانی باید هزینه شود، کاستهام و آن را برای کار پژوهشی گذاشتم که این انگیزهای برای ایزوله شدنم در خانواده و دوستان شد؛ البته دلگیر نیستم؛ زیرا آگاهانه این راه را برگزیدم.
چند فرزند دارید؟
پسری دارم که در دهم اردیبهشت 1379زاده شد و باید بخشی از وقت خانه را با او سر کنم.
اگر بخواهید راه زندگی را دوباره بروید، چه راهی را برمیگزینید؟ آیا همین راه را میروید؟
شیو? زندگی من، همین است و جز راه گذشته، راهی دیگر را نداشته و ندارم؛ بنابراین دندانپزشکی را درآمدزایی و پژوهش در تاریخ پزشکیدندانپزشکی و واکاوی میراث نوشتاری ایرانزمین رشته دلخواه و شادیبخش ذهن و اندیشهام میبود.
اشاره کردید که از کتابها فیشبرداری میکردید. آیا به این فکر نیفتادید آن فیشها را به صورت دایرهالمعارف درآورید؟
آری، دقیقا این کار را انجام میدادم. پیش از این، من به سبک زندهیاد داییم کار میکردم. هر مطلبی که برایم تازگی داشت، بر روی کاغذی مینوشتم و بالای کاغذ را سوراخ میکردم وآن را به ترتیب الفب درآورده، نخی را از درون سوراخ آن برگه رد میکردم و یا درون صندوقی میگذاشتم. برادرم مهندس ذاکر خیلی روی من کار کرد که من ازکامپیوتر بهره بیشتر ببرم و این سبب شد که دیگر فیشی ننویسم و یادداشتها را تایپ کنم. من یک مجموعه اصطلاحات پزشکی از نام بیماری و یا نشانههای آنها و یا نام داروهای تکی با منشا گیاهی/جانوری/کانی و یا داروهای ترکیبی ترکیبی گرد آورم که تا کنون بیش از ده هزار صفحه ورد شده است. نمونه آن: درباره آهن، من میرفتم میگشتم تا ببینم درباره آهن در کتابهای گوناگون چی نوشته شده؟ فردوس الحکمه یا اختیارات بدیعی و جز آن در این باره چی نوشتهاند و یا مخزن عقیلی و ابنیه چه گفتهاند و همه را جمع میکردم. تکه تکه یا کامل اینها را برداشت میکردم و درحدود چند هزار صفحه وورد است، ولی خام است، خیلی خام.
باید زمانی برسد که دیگر کاری جز پژوهش نداشته باشم تا آنها را آهستهآهسته درست کنم. از این دست زیاد است، ولی نوآوری نیست، مگر اینکه اینها را جمع کنم و در سایتم بگذارم. میخواهم، اگر بتوانم و یاد بگیرم، سایتم را دوباره فعال کنم. چهار پنج سالی است فعال نیست.
آیا ناگفتهای دارید؟
یادم رفت بگویم، پیش از آغاز بحران مالی جهانی، شش هفت سال پیش، یکی از بازاریان به نام که از دوستانم بود به اسم هوشمند لواسانی که از بازرگانان پرآوازه بازار آهن تهران است به او پیشنهاد دادم به جای تقویمهای سالانه که به این و آن هدیه میدهی! بیا من درباره کاربرد فلزات در دانش پزشکی کهن برایت اطلاعات جمع میکنم و در اختیارت میگذارم. او این پیشنهاد مرا پذیرفت و منم برایش اطلاعاتی را گردآوری کردم و ویرایش نیز نمودم، نمایهها آن را در نیاوردم. بحرانی مالی ایجاد شد و همه شروع کردند به فروش مستغلات و او هم به این نتیجه رسیدکه این کار بخوابد. پول من را هم داد و 500 صفحه کتاب ماند، بر روی دستم. کاربرد فلزات مثل آهن جیوه طلا و... و حتی ترکیب فلزات اما اینها ماند و بانی ندارد. چندی پیش به دکتر کافیه پیشنهاد دادم که آن را ویرایش کند و افزودنیهایی بر ان بیفزاید تا مشترک به چاپ برسانیم. امیدوارم بپذیرد، ولی اگر پاسخ ندهد و سایتم درست بشود این را هم در سایتم خواهم گذاشت.
این داستان زندگی زایشی و پرورشی و آموزشی و پرورشی و فرهنگی من است.
منبع :
http://www.dandane.ir