تاریخچه پزشکی ایران باستان از زبان حکیم فردوسی(2)
نوشته :دکتر جواد وهابزاده اردبیلی، استاد دانشگاه علوم پزشکی اردبیل
ویراستاری مجدد :دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه.
قطرهی چشمی
در لشکرکشی کیکاووس به مازندران و جنگ او با دیو سپید و کور شدن چشم سربازان ایرانی (احتمالاً به وسیله ی گاز اشک آور سیر) رستم دیو سپید را کشته و موبد پزشکان با چکاندن خون جگر دیو سپید در چشم سربازان، آنها را درمان میکنند (تداعی کننده وجود ویتامین A در جگر و تأثیر مثبت آن در بینایی):
چنین گفت فرزانه مردی پزشک --- که چون خون او را بهسان سرشت
چکانی سه قطره به چشم اندرون --- شود تیرگی پاک با خون برون
مهرهی التیام بخشی شاهان
شاهان ایران بربازوی خویش مهرهای داشتند که هر زخمی را التیام میداد:
ز هوشنگ و تهمورث و جمشید --- یکی مهره بود خستگان را امید
با این مهره است که کیخسرو زخم مهلک «گستهم» پهلوان نامی را درمان میکند (مهره ی کیخسرو).
عنایت به اهمیت بیمارستان جندی شاپور
پس از اعدام مانی پاک به جرم دعوی پیامبریدر شهر جندیشاپور، پیکرش را ابتدا در دروازه این شهر و سپس در جلوی دیوار بیمارستان جندی شاپور که نقطه ی بسیار شاخص و مهم شهر بوده،آویزان می کنند:
بیاویختش از در شارسان --- دگر پیش دیوار بیمارستان
تأثیر ژن و توراث در فرزند
حکیم طوس بارها به مقوله توراث تحت عنوان نژاد و گوهر اشاره کرده وبه نقش ژن در خلق وخوی و اصالت فرد توجه داد:
چنین گفت کز پاک مام و پدر --- یکی شاخ شایسته آید به بر کرا گوهر تن بود با نژاد --- نگوید سخن با کسی جز به داد
نشانه شناسی بیماری Albinism (زال تنی)
در این بیماری ارثی چون رنگدانه سیاه ملانین در پوست ساخته نمیشود، تمام موهای بدن سفید و پوست هم سفید مایل به صورتیست. چون پدر رستم نیز دچار این اختلال بوده است، اورا زال (زال زر) مینامند.فردوسی نشانه ی زالی را چنین بیان می کند:
ز مادر جدا شد بدان چند روز --- نگاری چو خورشید گیتی فروز به چهره چنان بود برسان شید --- و لیکن همه موی بودش سپید
شرایط پزشک
یکی از شرایط پزشک موفق تندرستی خود اوست:
پزشکی که باشد به تن دردمند --- زبیمار چون باز دارد گزند
مشاوره پزشکی
علاوه برسیمرغ که در موارد حساس نقش پزشک مشاور دارد، خود پزشکان هم گاهی با هم به مشاوره مینشینند:
پزشکان فرزانه گرد آمدند --- همه یک به یک داستانها زدند
ز هر گونه نیرنگها ساختند --- مرآن درد را چاره نشناختند
حتی گاهی از اقصی نقاط دنیا پزشکان با هم تبادل نظر می کنند:
پزشکان که از هند و از روم و چی --- چه از شهر توران و ایران زمین
پزشک در نقش سفیر صلح
برای پیشگیری از حمله اسکندر به هند، «کید» شاه هند طبیبی دانا برای درمان اسکندر میفرستد، پزشک با درمان موفقیت آمیز اسکندر، از موقعیت ممتازی برخوردار میشود و مانع حمله اسکندر به قلمروی «کید» می شود:
ورا خلعت و نیکوییها بساخت --- زدانا پزشکان سرش بر فراخت
تأکید به دادن شرح حال درست از سوی بیمار
هرآنکس که پوشید درد از پزشک --- زمژگان فرو ریخت خونین سرشک
نقش ورزش در تندرستی
زنیرو بود مرد را راستی --- ز سستی کژی زاید و کاستی
پرهیز از پر خوری
مکن در خورش خویشتن چارسو --- چنان خور که نوزت بود آرزو
نباشد فراوان خورش تندرست --- بزرگ آن که او تندرستی بجست
تأثیر سوء شراب در گفتار وتصمیم گیری
کسی کو خورد داروی بیهشی --- نباید گزیدن جز از خامشی به مستی بزرگان نبندند بند --- بویژه کسی کو بود ارجمند
پرهیز از بیش فعالی جنسی
چو افزون شود کاهش افزون بود --- ز سستی تن مرد بی خون بود
خشم مایه پشیمانی و افسردگی
چو خشم آوری هم پشیمان شوی --- به پوزش نگهبان درمان شوی
منبع: ماهنامه حافظ، شماره 13
http://www.irantarikh.blogfa.com
حسین حسینی پناه
http://www.sahand272.blogfa.com/ http://www.rs272.parsiblog.com/ WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI